دوســت و دوستـــــــــــی
قسمت چهارم و پایانی
در سه قسمت گذشته با مفهوم دوست و دوستی آشنا شدیم و ضمن بیان اهمیّت دوست و تقش آن در شکل گیری شخصیت انسان و زیان¬بار بودن دوستان ناباب، ضرورت گزینش دوست براساس معیارهای دینی، عقلانی و ماندگار را یادآور شدیم.
در بخش معیارهای دوست به نکات برجسته¬ای اشاره کردیم و گفتیم: سلامت روح، دین¬داری، آخرت¬گرایی، پای¬بندی به تعهّدات، خیرخواهی و انصاف، برخورداری از روح اجتماعی، نوع دوستی و عقل گرایی از مهم¬ترین نشانه¬ها و معیارهای دوست خوب به شمار می¬روند که باید دوستان خود را با توجه به آن ها برگزید.
در این جا یادآور می¬شویم که با توجه به نورسته بودن نوجوانان و این که آنان هنوز تجربه چندانی به دست نیاورده اند تا در تشخیص خوبی¬ها و بدی¬ها و شناخت راه هموار و نقاط کور و خطرناک زندگی از آن بهره بگیرند و دام¬های گسترده از سوی شیطان صفتان دوست نما را تشخیص دهند، تکیه کردن آنان بر معلومات و برداشت¬های شخصی و بی¬نیاز دانستن خود از دانش و تجربیات دیگران، کار درست و خردمندانه¬ای نیست. نوجوانان باید در انتخاب دوست و تطبیق آن با معیارهای صحیح دوست یابی، اوّلاً با هوشیاری و وسواس و با دقت کافی و به دور از انگیزهای زودگذر و جاذبه¬های ظاهری اقدام کنند و ثانیاً از تجربیّات و دانش بزرگان، به ویژه پدران و مادران خود استفاده نمایند. درست است که آداب و رسوم اجتماعی و مقتضیات زمان به منزله¬ی برنامه¬ی عملی و خط مشی زندگی مردم همان زمان قلمداد می¬شوند،که هرکس باید برنامه¬ی زندگی خود را با توجه به آن تنظیم کند، امّا این مسئله به معنای فاصله گرفتن از نسل¬های گذشته و قطع رابطه با آنان نیست.
به قول خطیب توانا و واعظ شهیر، مرحوم محمد تقی فلسفی(قدّس سره):
(( کهن سالان، یک عمر سرد و گرم¬ها دیده و پست[ی] و بلندی¬ها پیموده و در مدرسه¬ی زندگی درس¬هایی فراگرفته-اند. اینان گرچه از جهت جسمانی، ضعیف و ناتوان شده و قدرت فعالیّت و تحرّک را از دست داده¬اند، ولی از نظر معنوی تجاربی ارزنده دارند، نیک و بدها را بیش¬تر می-فهمند و مسائل را بهتر تجزیه و تحلیل می¬کنند. می¬توانند مانند رهبران روحانی، هادی دگران باشند و جوانان و میان سالان را به خیر و سعادتشان راهنمایی نمایند. قال الصادق (علیه السّلام): الشیخ فی اهله کالنبی فی امّته؛1 وجود پیر سالخورده در خانواده¬اش همانند پیغمبر الهی است در بین امتش.))2
بنابراین نوجوانان باید در زمینه¬ی صفات دوستان خوب و مناسب از راهنمایی¬ها و ارشادات والدین خود استفاده کنند و به بهانه¬ی این که آنان قدیمی¬اند، نباید تجربیات ارزنده¬شان را نایده بگیرند. البته از این نکته نیز نباید غافل ماند که نوجوانان امروز به حسب شرایط زمان، نوخواه و نوگرا هستند و به افکار و اندیشه¬های تازه علاقه مند می¬باشند. آنان زبان و آداب و رسوم و سبک زندگی امروزی را طالبند و بر خلاف بیش¬تر بزرگ¬سالان که خواستار سنن و آداب قدیمی¬اند و میل دارند هر چیزی در جای خود باقی بماند و آداب و رسوم و روش زندگی تغییر نکند، اینان دوست دارند که هم¬پای سرعت تحولات اجتماعی و فرهنگی در جهان به پیش روند و با پیشرفت صنعت و تکنولوژی ، روش زندگی آنان نیز تغییر یابد. اگر در زمان¬های گذشته محیط زندگی و محیط کار و فعالیت به گستردگی امروز نبود و بعضاَُ افرادی خود را نیازمند به ایجاد روابط دوستانه با دیگران نمی¬دیدند، دلیل آن نیست که نوجوانان امروز نیز به روش پیشینیان در تمام امور زندگی تن در دهند و به دور از دوست و دوستی¬ها به زندگی اجتماعی خود ادامه دهند. ممانعت بی دلیل از معاشرت با دوستان یا برخوردهای تحکم آمیز و امر و نهی-های لجاجت برانگیز و رفتارهای بی¬منطق به این دلیل که در زمان گذشته وجود نداشته است، کار درستی نیست و پدر و مادرها نباید طبق سلیقه¬ی شخصی درباره¬ی انتخاب و یا نداشتن دوست با جوانان حرف بزنند.
امیرمؤمنان علی(علیه السّلام) می¬فرماید: (( لاتقسّروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم؛3 آداب و رسوم زمان خود را با زور و فشار به فرزندان خویش تحمیل نکنید، زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده¬اند.))
براین اساس همان طور که پدران و مادران وظیفه دارند در تربیت و هدایت نسل جوان مطابق مقتضیات زمان عمل کرده و اوضاع و شرایط حاکم بر دوران نوجوانی را مدنظر قرار دهند، نوجوانان نیز باید دخالت¬های پدر و مادر در امور زندگی خود را به سلب آزادی تفسیر نکنند و با آغوش باز از دیدگاه¬های آنان استقبال کرده و بدانند که هیچ پدر و مادری سرانجام بدی برای فرزندان خود نمی¬خواهد و تذکرات و دخالت¬های آنان با هدف تأمین خوش¬بختی فرزندان و خیر و مصلحت آنان صورت می¬گیرد. این که گفته می¬شود نوجوانان در اموز زندگی با والدین خود مشورت کنند و از دیدگاه¬های آنان در زمینه¬ی انتخاب دوست بهره¬مند شوند، در همین راستا است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دوستی ( جمعه 89/1/27 :: ساعت 12:19 صبح )
دوست یابی
اگر اندکی دقت کنید،متوجه خواهید شد که شما آگاهانه یا نا خودآگاه به دنبال دوست یابی هستید. اما آیا تاکنون فکر کرده اید که دوستی چیست و دوست حقیقی کدام است؟
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است،صرف نظر از اینکه در چه جامعه ای زندگی می کند طبعاً به دنبال یافتن یاران و دوستان و همراهانی برای خود می باشد. البته چون این گزینش در میان اقوام و ملل مختلف،شکلهای متنوعی پیدا می کند و با انگیزه های گوناگون و یا بر اساس احساسات متفاوت عقلانی،عاطفی و غیر از آن به وجود می آید؛تعاریف مختلفی نیز از این واژه ارایه شده است. گروهی دوستی را صرفاً به معنای همان (معاشرت) دانسته اند. گروهی دیگر بر این باورند که دوستی عبارت است از پیدا شدن یک نوع ارتباط خاص که در مقاطع مختلف و یا در زمانی خاص،میان افراد پیدا می شود. برخی دیگر معتقدند که دوستی،یک نوع قرارداد اخلاقی است که با انگیزه های خاصّ دنیوی و اخروی بین افراد به وجود می آید. به هر حال قبل از آنکه بدانیم دوست خوب کیست و دوست بد کدام است؛باید دید ما چه تعریفی از (دوستی) داریم زیرا دوستی هم می تواند صحیح و هم نا صحیح باشد.
دوستی یعنی چه؟
در تفسیر المیزان در توسیف کلمه ی (أخِلاء)،دوستی چنین تعریف شده است: کلمه ی أخِلاء جمع خلیل به معنای دوست است. و اگر دوست را خلیل گفته اند بدان جهت است که آدمی،خُلّت یعنی حاجت خود را به او می گوید. و ظاهراً مراد از اخلاء،مطلقِ کسانی است که با یکدیگر محبت می کنند. چه متقین و اهل آخرت که دوستی شان با یکدیگر به خاطر خداست (نه به خاطر منافع مادی) و چه اهل دنیا که دوستی هایشان به منظور منافع مادی است. (1)
در کتاب المحجه البیضاء،دوستی چنین تعریف شده است:
(دوستی یعنی همنشینی،معاشرت و گفتگوی انسان با افرادی که به آنها علاقه و محبت دارد،زیرا با غیر دوست معمولاً کسی قصد معاشرت ندارد. این دوستی و ارادت و محبت یا لِذاته است (2) و یا مجازی و واسطه ای است که انسان به وسیله ی آن به دوست حقیقی برسد). (3)
بنابراین دوستی ها ممکن است بر اساس منافع مادی و خواهش های نفسانی و اغراض و احساسات باشد و یا بر اساس یک انگیزه ی صحیح. با استفاده از آنچه گذشت،دوستی صحیح بر اساس معیارهای دینی را اینچنین تعریف می کنیم:
محبت،علاقه،ارتباط روحی،حسن معاشرت و گفتگو میان دو فرد و یا بین افراد جامعه با ملاک صحیح و انگیزه ای الهی به طوری که دوستان بر اساس آن بتوانند نیازهای فردی و اجتماعی و احتیاجات دنیوی و اخروی خود را تأمین کنند.
دوستی حقیقی
این نوع از دوستی مخصوص اولیاء و مؤمنان واقعی است که تمام ارادت و انس و محبت خود را نسبت به خداوند تبارک و تعالی و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) صرف نموده اند. آری اینان نخبگان عالم و کسانی هستند که از غیر دوست رسته و به دوست پیوسته اند و آنچنان لذت این دوستی را چشیده اند که حاضر نیستند دنیا و آنچه در آن است را با لحظه ای انس و محبت و مناجات با خدای تعالی و ارادت به ساحت معصومین (علیهم السلام) عوض کنند. زیرا آنان خود مصداق واقعی.
(والَّذِینَ آمَنُوا أشَّدُّ حُبّاً لِلّه). (4)
آنان که ایمان دارند بیشترین محبت و عشقشان به خداست.
فرازی از مناجات
معلّمان بزرگ محبت و پرچمداران راستین عبودیت،ائمه ی هدی صلوات الله علیهم اجمعین هستند. در اینجا فرازی کوتاه از مناجات سید العارفین علی بن الحسین حضرت امام سجاد (علیه السلام) را می آوریم که این جملات خود گویای آن است که دوستان حقیقی کیان اند.
لِقاؤکَ قُرَّهُ عَیْنی وَ وَصلُکَ مُنی نَفْسی وَ إلَیکَ شَوْقِی و فی مَحَبَتِکَ وَ لَهی و إلی هَواکَ صَابَتی وَ رِضَاکَ بُغْیَتِی وَ رُؤیَتُکَ حاجَتی وَ جِوارُکَ طَلِبَتِی وَ قُرْبُکَ غایَهُ سُؤالی وَ فی مُناجاتِکَ رَوْحی وَ راحتی وَ عِنْدَکَ دَواءُ عِلَّتِی وَ شِفَاءُ غُلَّتِی وَ بَرْدُ لَوْعَتی وَ لا تَقطَعنی عَنْکَ وَ لا تُباعدنی مِنْکَ یا نَعیمی وَ جَنَّتی وَ یا دُنیایَ وَ آخِرَتی. (5)
نور چشمان من! لقاء تو،و آرزویم رسیدن به تو،و تمام اشتیاقم به تو،شیدایی من در محبت تو،و دوای دردهایم و شفای عطش تشنگی ام و خنکی دل سوخته ام همه نزد توست. پس مرا از خود جدا مکن و به هجرانم مبتلا مساز. ای نعمت و بهشت من و ای دنیا و آخرت من. کیست که طعم حلاوت محبت تو را چشید و جز آن را طلب کرد و کیست که به قرب تو مأنوس گردید،آنگاه از تو روی گرداند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دوستی ( جمعه 89/1/27 :: ساعت 12:15 صبح )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.