رفقای ناباب از راه مانیتور وارد خانه می شوند
وقتی بچهها پشت میز کامپیوتر مینشینند خواب آرامی چشمهایمان را سنگین میکند و میگوییم: بچهام زیر سرم است. بیرون نرود خیالم راحت است. حالا دیگر او سرکوچه نمیایستد که لات شود. با آدمهای ناباب نمیچرخد که از راه به در شود. در این خانههای کوچک و کوچههای تنگ مزاحم همسایهها نمیشود و میشود یک نفس راحت کشید. خدا رحمت کند کسی را که این کامپیوترها را اختراع کرد!
درست است، بچهها دیگر به خیابان نمیروند، اما در عوض با یک دنیای مجازی و یک دنیا مشکلات و آسیبهای جدید آشنا میشوند.
ما بچهها را نمیگذاریم بیرون بروند و با دیگران ارتباط داشته باشند و فکر میکنیم اتاقشان امنترین جای دنیاست. در حالی که دیگران از همان فضای مجازی به سراغ فرزندان میآیند.
دختران و پسرانی که نمیشناسیم و نمیشناسند و حتی براحتی میتوانند در مورد نیات و هویت خود دروغ بگویند با آنها آشنا میشوند و چت میکنند.
دام دوستیهایی گسترده میشود که گاه دردسرساز است.دردسری که مریم هنوز با آن درگیر است. مریم دختر 27 سالهای است که توسط خانواده همه روابط و فعالیتهای او بشدت محدود و کنترل شده است. چندی پیش او با یک دوستی اینترنتی عکس خود را برای یک سایت دوستیابی فرستاد. بعد از مدتی با شخص مورد نظر قرار گذاشت که او را ملاقات کند.
او شخص مورد نظر را هرگز ندید اما تلفنهای مشکوک و تهدید و مزاحمت اشخاص ناشناس از آن پس شروع شد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دوستی ( جمعه 89/1/27 :: ساعت 12:18 صبح )
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.